مطالعهای توسط اوت (1976) نشان داد که نور فلورسنت سفید سرد در کلاسهای درس میتواند رفتار دانشآموزانی را که بیش فعال هستند یا مشکلات یادگیری دارند، به شدت بهبود بخشد.
چهار کلاس درس “بدون پنجره” حاوی دانش آموزان کلاس اول در ساراسوتا، فلوریدا، مشاهده شد.
دو تا از کلاسهای درس دارای لامپ هالوژن قدیمی بودند و دو کلاس دیگر دارای نور فلورسنت جدید با طیف کامل نصب شده بودند.
در هر اتاق دوربین هایی نصب شده بود تا در طول روز از دانش آموزان عکس بگیرند.
نتایج نشان داد که دانشآموزان در کلاسهای با نور کامل طیف قادر به توجه بهتری بودند که منجر به بهبود عملکرد شد.
اوت نتیجه گرفت که “بیش فعالی تا حدی به دلیل شرایط استرس تشعشعی است” و زمانی که قرار گرفتن در معرض تابش نور به حداقل می رسد، رفتار و عملکرد بهبود می یابد.
مطالعه دیگری (گرانگارد، 1995) چگونگی تأثیر “رنگ و نور” را بر رفتارهای 11 دانش آموز شش ساله در حین کار و خارج از کار و اندازه گیری فشار خون آنها اندازه گیری کرد.
کودکان سه مرحله آزمایشی را پشت سر گذاشتند که هر کدام 10 روز به طول انجامید.
در این مدت، هر روز در فواصل 15 دقیقه ای از دانش آموزان فیلمبرداری شد و فشار خون آنها نیز هر روز اندازه گیری شد.
نتایج نشان داد که کاهش فشار خون کودکان در مرحله دوم در کلاس آزمایشی با دیوارهای آبی و روشنایی تمامطیف مشاهده شد و افزایش تدریجی 1 درصدی در بازگشت به کلاس اصلی با دیوارهای سفید بهم ریخته و سفید ساده رخ داد.
نور فلورسنت در فاز سوم نتایج همچنین نشان داد که کودکان شش ساله کاهش چشمگیری در رفتارهای خارج از وظیفه در مرحله دوم در مقایسه با مرحله اول از خود نشان دادند.
در مرحله اول، در مجموع 390 رفتار خارج از وظیفه اندازه گیری شد در مقابل در مجموع 310 در مرحله دوم، کاهش 22 درصدی.
نویسنده نتیجه میگیرد که «افزایش عملکرد انسان مستلزم محیطی بهینه است» و «معلمان باید این واقعیت را بشناسند که محیط اطراف هرگز خنثی نیست».